خانه ی بهداشت انداده به اسم کدام شهید نام گذای میشود؟؟؟؟؟
شهدای والا مقام روستای انداده
به وبلاگ من خوش آمدید جهت شادی روح شهدای روستای انداده صلوات.

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ایثار انداده و آدرس shohod65.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

كد ماوس

آمار مطالب

کل مطالب : 167
کل نظرات : 239

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 75
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 111
بازدید ماه : 643
بازدید سال : 3271
بازدید کلی : 105282
خانه ی بهداشت انداده به اسم کدام شهید نام گذای میشود؟؟؟؟؟

چرا خانه ی بهداشت انداده به اسم شهید محمد انداده است؟؟؟

روستای انداده دارای چهارده  شهید گلگون کفن میباشد

پدر شهیدی برای رفاه حال مردم انداده زمینی را برای ساخت خانه ی بهداشت اهدا مینماید

که مردم شریف انداده بتوانند از آن بهره ببرند این زمین از اموال خود شهید میباشد.

این پدر وخانواده نیکو کار کسی نیست جز خانواده محترم شهید محمد انداده (رسولی فرد)

والان این مرکز بهداشتی با تنگ بودن جا به مشکل برخورده

و روزانه بیش از چند بیمار را جواب گو نمی باشد در ضمن زیر بنای خانه ی بهداشت 600 متر است..

طبق گفتگوی که مسئول خانه ی بهداشت با مدیریت وبلاگ  داشتند فرمودند: برای خدمات دهی بیشتر نیاز به مکانی بزرگتر داریم..

آقای توفیقیان در ادامه افزود: از اهالی انداده وعلی الخصوص خانوادهای معزز شهدا درخواست

زمینی با مساحت بالا در داخل روستا را داریم تا بتوانیم خدمات دهی بیشتری را ارائه دهیم.

توفیقیان در درخواست خود افزود: خانه ی بهداشت باید در وسط روستا قرار گیرد

تا دسترسی مردم روستا به آن آسان تر گردد و استفاده ی بهتری از آن برده شود..



تعداد بازدید از این مطلب: 551
موضوعات مرتبط: شناسه , ,
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentGAvator->
نغمه در تاریخ : 1393/12/12/2 - - گفته است :
گفت: اگه گفتی چی شد من بعد از این همه مدت چادر پوشیدم؟

گفتم: چه میدانم، لابد این طوری خوشتیپ تری!

گفت: نچ!

گفتم: خوب لابد فهمیدی اینطوری حجابت کاملتره مثلا!

گفت: نچ!

گفتم: ای بابا! خوب لابد عاشق یکی شدی، اون گفته اگه چادر بپوشی بیشتر دوستت دارم!!

گفت: نزدیک شدی!

گفتم: آها!! دیدی گفتم همه ی قصه ها به ازدواج ختم میشوند؟ دیدی!!

گفت: برو بابا… دور شدی باز.

گفتم: خوب خودت بگو اصلا.

گفت: یک جایی شنیدم چادر، لباس \"حضرت زهرا(س)\"است، خواستم کمی شبیه \"حضرت زهرا(س)\" باشم.

<-CommentGAvator->
عشق شیشه ای در تاریخ : 1393/12/12/2 - - گفته است :
سلام ببخشید اون روز بدون خداحافظی رفتم بهم سر بزن


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود